خانه شيطنت کاوه

رفته بوديم خانه شيطنت کاوه يکي از پيش مرگ ها؛ مهماني، جماعت گوش تا گوش نشسته بودند که ديديم برق خانه قطع شد. حالا همه به هول و ولا افتاده بوديم که نزنند محمود را، طوريش نشود، هرچه مي گشتيم محمود را پيدا نمي کرديم. يک چيزهايي هم مدام مي خورد توي سر و کله مان. نيم ساعتي طول کشيد. بالاخره برق وصل شد، ديديم محمود يک گوشه ايستاده هرهر به همه مي خندد. زده بود با انار کله همه را قرمز کرده بود، خودش ايستاده بود آن گوشه مي خنديد.
(برگرفته از مجموعه يادگاران- کتاب شهيد محمود کاوه)
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۰۳/۲۷ ساعت توسط روح اله
|
سلام به همه الا انقلاب فروش...